باشگاه آلومینیوم: به تازگی پیشبینیهایی مبنی بر افزایش تولید شمش آلومینیوم در حدود یک میلیون تن تا پایان سال جاری مطرح شده است که با توجه به اینکه آمار و ارقام اعلام شده در داخل برای میزان تولید صنایع بالادستی و پاییندستی آلومینیوم قابل استناد نیست، نمیتوان نظر دقیقی در رابطه با این موضوع داشت. در حال حاضر یکی از بزرگترین معضلات صنایع بالادستی آلومینیوم کشور، تامین مواد اولیه است که تولیدکنندگان برای رفع این چالش ناچارند به سبب وجود موانعی در مسیر نقلوانتقال پول، متعهد به تحویل شمش به کشورهای تامینکننده شوند؛ در نتیجه باید مقدار مشخصی آلومینیوم برای سوآپ مواد اولیه از میزان تولید این فلز تعیین شود اما این رقم در پیشبینیهای صورت گرفته اعلام نشده است. همچنین میزان آلومینیومی که قرار است در بازارهای داخلی عرضه شود، نامشخص است که در این صورت، باز هم نمیتوان تاثیرات افزایش تولید آلومینیوم بر فعالیت صنایع پاییندستی را بررسی کرد.
باشگاه آلومینیوم- به شخصه باید اذعان کنم که این پیشبینی شبههبرانگیز بوده و برای تایید آن نیاز است که آمار و اطلاعات دقیقی از توان و ظرفیت واحدهای تولیدی و طرحهای توسعهای در اختیار داشته باشیم اما بررسی این مسئله با توجه به اختلاف آماری که در سالهای اخیر از نرخ تورم، قیمتها و… در بازار و گزارشهای آماری تولیدکنندگان وجود دارد، چندان علمی و منطقی به نظر نمیرسد. در نتیجه یکی از ضعفهای بزرگ ما که در تمام زمینهها وجود دارد، نبود اطلاعات آماری دقیق و تفاوت ارقام اعلام شده از سوی نهادهای مختلف است؛ متاسفانه سازمانهای دولتی متولی، دادههای اقداماتی که منجر به تحقق نتایج اعلام شده میشود، مطرح نمیکنند که به همین دلیل بدون محاسبه متغیرها و دادههای آماری، تایید نتیجه نهایی دشوار است. البته باید توجه داشت که افزایش تولید آلومینیوم از نظر فنی با چالشی مواجه نبوده و امکانپذیر است زیرا میتوان همانند کشورهای حاشیه خلیج فارس با انعقاد قراردادهای همکاری و ایجاد ظرفیتهای بیشتر، یک میلیون تن آلومینیوم تولید کرد. تنها موضوعی که میتواند مانع از تحقق این امر شود، مسائل سیاسی و نبود روابط متقابل تجاری و اقتصادی با کشورهای توسعهیافته است زیرا زمانی که سرمایهگذاران خارجی تمایلی برای سرمایهگذاری و انتقال دانش و تکنولوژی به ایران نداشته باشند، اجرای طرحهای توسعهای و افزایش تولید میسر نیست؛ البته در خصوص سرمایهگذاری این امکان وجود دارد که با فراهمسازی بسترهای مناسب در کشور، دیگر شاهد فرار سرمایه نبوده و منابع مالی مورد نیاز از داخل تامین شود.
با توجه به این مسائل، دو حالت را میتوان برای این پیشبینی در نظر داشت؛ در وهله نخست، تحقق افزایش تولید آلومینیوم و افزایش میزان عرضه آن در بورس کالای ایران که میتواند باعث کاهش التهابات بازار شود. زمانی که تولیدکنندگان صنایع پاییندستی نگرانی از بابت تامین مواد اولیه مورد نیاز نداشته باشند، تقاضای بیشتری برای خرید آلومینیوم در تالار صنعتی مذکور ثبت نمیکنند؛ در پی این اتفاق، تعادل در ترازوی عرضه و تقاضا برقرار شده و آلومینیوم از یک کالای مصرفی به کالای سرمایهگذاری تبدیل نمیشود. اگرچه باید توجه داشت که افزایش عرضه آلومینیوم در کشور، فقط باعث کاهش حباب قیمتها و تقاضای کاذب میشود و قیمت پایه تغییری نمیکند؛ در حال حاضر قیمت آلومینیوم در ایران بیش از قیمتهای جهانی بوده و تولیدکنندگان داخلی پروفیل آلومینیوم، امکان رقابت با تولیدکنندگان کشور ترکیه که مواد اولیه را وارد و محصولاتی با قیمت تمام شده جهانی تولید میکنند، ندارند. شایان ذکر است که روز یکشنبه ۱۹ فروردین ماه ۱۴۰۳، میزان تقاضا برای شمش آلومینیوم در بورس کالای ایران حدود هشت هزار تن بود اما میزان عرضه به پنج هزار و ۴۵۰ تن میرسید که به همین دلیل ترازوی عرضه و تقاضا در تعادل نیست و قیمت پایه شمش آلومینیوم از ۱۰۴ هزار تومان به ازای هر کیلوگرم، پس از رقابت خریداران به ۱۳۸ هزار تومان به ازای هر کیلوگرم افزایش یافت.
در حالت دوم و عدم افزایش تولید و عرضه این فلز در کشور، برخی از فعالان صنایع پاییندستی آلومینیوم از میدان رقابت خارج شده و توان پرداخت هزینههای ثابت و متغیر واحدهای تولیدی را ندارند زیرا میزان تقاضای مشتریان برای بعضی از محصولات آلومینیومی که کاربردهای صنعتی ندارند، کاهش یافته است؛ در این شرایط تولیدکنندگان ناچارند برای بقای مجموعه، نسبت به کاهش کیفیت محصول اقدام کنند. لازم به ذکر است که عدم صادرات محصولات به کشور عراق، یکی از دلایلی محسوب میشود که باعث رکود بازار مصرف پروفیل و کاهش میزان تولید صنایع پاییندستی آلومینیوم در ایران شده است.
این احتمالات در حالی مطرح میشوند که توسعه صنعت آلومینیوم و افزایش تولید، در اولویت حاکمیت قرار ندارند و اقدامات و جهتگیریهای خاصی از سوی مسئولان برای تحقق وعدهها انجام نمیشود. متاسفانه در حال حاضر برخی از افرادی که در پستهای مدیریتی قرار دارند، از تخصص و شایستگیهای لازم برای اتخاذ راهبردهای صحیح و موثر برخوردار نیستند. به همین دلیل علاوه بر اعلام اطلاعات آماری دقیق و افزایش روابط بینالمللی، نیازمند بهکارگیری کارشناسان خبره در نهادهای تصمیمگیرنده هستیم.
یادداشت: مرتضی اسلامیفرد – مدیر گروه صنعتی رامرو
منبع:فلزات آنلاین
برچسب ها
ثبت نظر