پانزدهم خرداد ٩٥. واليبال ايران هرگز اين روز بزرگ را از ياد نخواهد برد؛ روزي كه طلسم ٥٢ ساله المپيك براي واليبال شكست و ستارههاي تيم ملي براي نخستين بار در تاريخ، المپيكي شدند. نسل طلايي واليبال ايران در اين سالها، در همه جامها و تورنمنتها درخشيده بودند و تنها صعود به المپيك را در ميان افتخاراتشان كم داشتند. بعد از دو پيروزي برابر استراليا و كانادا و يك شكست در برابر فرانسه، بچههاي لوزانو در دو بازي آسيايي دشوار، ژاپن و چين را شكست دادند و براي رسيدن به روياي ديرينه تنها به يك برد احتياج داشتند. سرانجام در بازي سرنوشتساز مقابل لهستان با نتيجه سه بر يك به برتري رسيدند و اجازه ندادند كار صعود به اما و اگر بكشد. به همين ترتيب بود كه بليت ريو را براي خودشان قطعي كردند.
بعد از اين افتخارآفريني بزرگ همه نگاهها به اين اتفاق مهم معطوف شد و المپيكي شدن مردان واليبال ايران به سوژه اصلي رسانهها و شبكههاي مجازي تبديل شد. مردم هشتكهاي حاشيهاي روزهاي اخير را فراموش كردند و به تحسين واليباليستها با هشتك «المپيكي شديم» پرداختند.
پانزدهم خرداد، روز قدكشيدنِ واليبال ايران تا ارتفاع المپيك بود. اما در اين ميان عملكرد صدا و سيما در به تصوير كشيدن اين موفقيت باز هم با اعتراض مردم همراه شد. ايران طلسم المپيك را بعد از نيم قرن شكست اما طلسم گزارشگرهاي بيهيجان در استوديوي شبكه سوم شكسته نشد. در حساسترين امتيازهاي رد و بدل شده بين ايران و لهستان،يك نفر بايد آقاي گزارشگر را از خواب بيدار ميكرد. درست بعد از هر ست، تصوير مرتضي حسيني روي آنتن ميرفت تا براي يك سامانه پيامكي تبليغ كند و شعار يك بانك را فرياد بزند. در پايان مسابقه نيز بهزاد كاوياني با اشاره به كمبود وقت بلافاصله خداحافظي كرد و ناتواني تلويزيون در واكنش نشان دادن به اين پيروزي بزرگ را به نمايش كشيد. ديروز حماسه واليباليستها با اينكه براي ماندگار شدن بهشدت به يك گزارش حماسي از نوع جواد خياباني احتياج داشت، اما فقدان اين موضوع باعث نشد مردم اين روي اين طلسمشكني نام يك حماسه تاريخي را نگذارند.
لهستان در شرايطي مقابل تيم ملي واليبال ايران قرار گرفت كه از روز قبل صعود خود به المپيك را قطعي كرده بود و به همين دليل آنتيگا سرمربي اين تيم، در اكثر دقايق بازي از بازيكنان ذخيره خود در مقابل ايران استفاده كرد. شاگردان لوزانو هم از اين موقعيت بهترين استفاده را كردند و با ارايه يك بازي منطقي و حساب شده توانستند با شكست حريف جواز حضور در رقابتهاي المپيك را به دست بياورند. ست اول را ايران بهتر از حريف قدرتمند خود آغاز كرد و موفق شد در وقت استراحت فني اول با حساب ٨ بر ٧ از لهستان پيش بيفتد.
در ادامه ملي پوشان كشورمان فاصله را بيشتر كرده و ١٤ بر ١١ از لهستان جلو افتادند و ادامه همين روند پيروزي ١٦ بر ١٢ را در وقت استراحت فني برايشان به دنبال داشت. لهستان در ادامه اين ست نيز توان رسيدن به ايران را نداشت و با نتيجه ٢٥ بر ٢٠ بازي را واگذار كرد.
در ست دوم هم ايران كاملا برتر از تيم لهستان بازي را آغاز كرد، ادامه و پايان داد. در وقت استراحت فني اول اين ست شاهد به دست آمدن نتيجه ٨ بر ٥ از سوي ايران بوديم و كه اين برتري بعد از وقت استراحت فني دوم نيز تداوم داشت و دو تيم با برتري ١٦ بر ١٢ ايران راهي اين وقت استراحت شدند. در انتهاي اين ست شاهد برتري مقتدرانه تيم ملي ايران با نتيجه ٢٥ بر ١٨ بوديم.
در اين ست نيز برتري ابتدايي با ايران بود و شاگردان لوزانو با ايجاد اختلافي يك امتيازي راهي وقت استراحت فني اول شدند. براي نخستين بار در طول اين ديدار وقت استراحت فني دوم با برتري ١٥ بر ١٥ لهستان همراه بود. لهستانيها كه دوست نداشتند اين ديدار را به راحتي به ايران واگذار كنند برتري خود را تداوم بخشيده و ٢٢ بر ١٩ پيش افتادند. در نهايت اين ست با نتيجه ٢٥ بر ٢٠ به سود لهستان همراه بود تا نتيجه ست شماري دو بر يك به سود ايران شود. شكست در ست سوم ملي پوشان كشورمان را به خودشان آورد تا با تمركز بيشتري ست چهارم را آغاز كنند. پيروزي ٨ بر ٤ در وقت استراحت فني اول به خوبي نشانگر اين بود كه شاگردان لوزانو عزم خود را براي خاتمه دادن به كار جزم كردهاند. همين روند برتري تا وقت استراحت فني دوم نيز ادامه داشت و تيم ايران با نتيجه ١٦ بر ١٣ از حريف خود پيش بود. در امتياز ١٩ لهستانيها يك امتياز از ايران پيش افتادند تا كار كمي پيچيده شود ولي مليپوشان كشورمان خيلي زود به خودشان آمدند و كار را به تساوي كشاندند ولي هيچ كدام از دو تيم قصد باختن در اين ست را نداشتند بهطوري كه كار تا امتياز ٣٤ نيز پيش رفت و در نهايت ايران موفق شد با حساب ٣٤ بر ٣٢ اين ست نفسگير را با برد به پايان برساند و المپيكي شود.
چهار سال قبل در چنين روزهايي، مسير واليبال ايران از راه صعود به المپيك لندن جدا شد تا همه آنهايي كه حضور ولاسكو در كنار تيم ملي را مترادف با رقمخوردن معجزه زودهنگام ميدانستند، نااميد شوند. ناكامي تيم ولاسكو در محقق كردن نخستين آرزويش، تلخ و گزنده به نظر ميرسيد اما واليبال ايران درست در ابتداي يك مسير جذاب قرار داشت. ايران با سرمربي آرژانتيني به ليگِ جهاني رفت. تيمهاي بزرگي را شكست داد. در جام جهاني درخشيد و آرام آرام تبديل به يكي از بهترين تيمهاي دنيا شد؛ تيمي كه ديروز، با به دست آوردن پنجمين پيروزي در شش مسابقه سخت، به كاروان المپيك ايران اضافه شد و نيمقرن طلسم را دور زد. بايد اعتراف كرد كه قبل از برگزاري مسابقههاي توكيو، بسياري از هواداران تيم ملي نگران اين تيم بودند. سعيد معروف و همبازيها شهريور سال گذشته در همين كشور نااميدكننده ظاهر شدند و تقريبا همه بازيهاي مهم جام جهاني را واگذار كردند. ايران در گامهاي آخر با كواچ، تيمي بينظم، بههمريخته، كمانگيزه و بيروحيه بود و برگزاري ليگ برتر با آن حجم از درگيري و تنش و اختلاف، نگرانيها را بيشتر و بيشتر ميكرد. ستارههاي تيم ملي اما از همان مسابقه اول، نشان دادند كه دوباره تيم شدهاند. يك پيكر متحد براي روياي بزرگي كه حالا ديگر دستنيافتني نبود. آنها متوجه شدند كه اينبار شكست، حتما از ارزشهايشان كم ميكند. براي همين بود كه شهرام محمودي و محمد موسوي در مصاحبههايي اعلام كرده بودند اگر مجوز حضور در المپيك را به دست نياورند، ديگر نبايد به ايران برگردند. آنها خوب ميدانستند شايد اين، آخرين فرصت براي المپيكي شدن است. براي همين، قدر اين فرصت را دانست و اينبار سخت جنگيد و تا لحظه پيروزي براي لهستان، دست از تلاش براي صعود برنداشت. مهمترين رقيب بازيكنان تيم ملي در مسير اين صعود، خودشان بودند. پسران لوزانو اينبار قابهاي احساساتي زيادي خلق كردند. قابهايي شيرين از رقص مازنيها، آغوش پيروزمندانه در جوار رييس فدراسيون و حتي اشكهاي شوق مهدوي كه اين صعود را نتيجه يك دهه زحمت ميدانست. پسران واليبال ايران اينبار، كار را تمام كردند. بدون درنگ، بدون حاشيه، بدون توقف، حتي براي يك لحظه!
ثبت نظر