یک کارشناس بانکی با بیان اینکه واژه «تورم» معانی مختلفی دارد اما به معنای ساده ی واژه تورم یعنی افزایش سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک دوره زمانی مشخص گفت: برهمین اساس آخرین نرخ تورم اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران در پایان ماه گذشته (خرداد92) ، تورمی حدود32.6 درصد را نشان میدهد این رقم نشان می دهد که نرخ تورم در کشور مابسیار بالا ست و کاهش آن یکی از اولویتهای اصلی دولت آینده است. لذا باید مدلی برای این کاهش یافت و پیشنهادکرد.چنین مدلی قهرا از 2 بخش تشکیل شده است.اول شناخت مکانیسم تولید تورم وسپس ارایه راه حل متناسب.
وی افزود: برای بخش اول اگر تورم را به معنی افزایش قیمتها بدانیم – یعنی افزایش قیمت گوشت، دستمزد و هر چیز دیگر– آنگاه بدیهی است که راه متوقف کردن آن جلوگیری از افزایش قیمتها باشد؛ صورت سادهتر این معادله این است که هر فردی مجبور است قیمتها را افزایش دهد چرا که هزینههایش بالا رفته است.
این کارشناس بانکی گفت: در دورهای تورم ناشی از افزایش حجم طلا بود. در جنگهای جهانی اول و دوم در ایالات متحده حجم پول به سرعت افزایش یافت، چرا که دولت پول بیشتری را برای تامین مالی جنگ چاپ کرد. تورم بزرگ در اروپا در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی نیز ناشی از کشف گنجینههای سکه در دنیای جدید بود.
وی افزود: اما در ایران دلیل اصلی افزایش حجم نقدینگی وجود ذخایر نفت و وابستگی دولت به پول نفت است. دولت برای تامین منابع مالی خود هر ساله نفت استخراج کرده و می فروشد و ارز حاصل از آن وارد چرخه اقتصاد داخلی می شود. بنابراین مادامی که دولت بزرگ و هزینههای آن زیاد است و پول نفت مستقیما وارد اقتصاد شود حجم نقدینگی هر روز بالاتر رفته و به تبع آن تورم همچنان وجود خواهد داشت.
وی گفت:حال به بخش دوم مدل می رسیم . باید پرسید راه حل کاهش یا کنترل تورم چیست و دولت آینده چگونه باید در این باره عمل کند؟ برای پاسخ به این پرسش مهم ابتدا باید گفت هرگونه تلاش دستوری برای پایین نگه داشتن قیمتها ، ستون اصلی نظام اقتصادی را از بین میبرد.چرا که شما به ناگزیر درگیر جیرهبندی و کنترل قیمت ها خواهید شد. ناگزیر خواهید بود تصمیم بگیرید چه کسی چه چیزی را از چه کسی به چه مبلغی بخرد. به این ترتیب، نتیجه تلاش برای جلوگیری از تورم با پایین نگه داشتن جزء به جزء قیمتها و دستمزدها منجر به ایجاد ناکاراییهای عظیم و گسترش دامنه دائمی کنترلهای مستقیم قیمتی است که به مرور هزینه بر و خسته کننده می شود و به سرانجام نمی رسد. این دقیقا همان اتفاقی است که در حال حاضر در ایران میافتد.
وی اظهار کرد:تورم همواره و بلا استثنا پیامد افزایش سریعتر حجم پول از حجم تولید بوده است. اگر قرار باشد اقدامات درست و پایهای را به اجرا در آوریم، باید به تدریج نرخ رشد حجم پول دراقتصاد ملی را کاهش دهیم،از پمپاژ نقدینگی بیشتر به اقتصاد جلوگیری و تلاش کنیم با هدایت همین نقدینگی 600 هزار میلیارد تومانی موجود به بخشهای مولد، چرخ تولید را به حرکت درآوریم.چون رشد تولید باعث پاسخ دادن به تقاضای کالا و خدمات می شود وآن بخش از تورم را که ناشی از کاهش عرضه در برابر رشد تقاضاست را التیام می بخشد البته این امر برای دورهای همراه با استمرار تورم و بروز نشانههایی از بیکاری و رکود خواهد بود. اما باید با صداقت به جامعه گفت که این بخشی از هزینهای است که به خاطر رشد بیش از حد حجم پول در سالهای اخیر باید بپردازیم. اما پرداخت این هزینه خیلی بهتر از ادامه اقدامات کنونی برای پنهان کردن فشارهای تورمی و در نتیجه ادامه تورم کمر شکن خواهد بود.
ثبت نظر