باشگاه آلومینیوم: دبیر سندیکای صنایع آلومینیوم ایران: درسال حمایت از تولید، یکی از مشکلات صنعتکاران تامین مواد اولیه و رویارویی با نوسانات لحظهای قیمت مواد اولیه است که بخش اعظم آن به بی برنامگی وزارت صمت در برنامهریزی تولید و توزیع مواد اولیه و پس از آن نوسانات نرخ ارز بر می گردد.
به گزارش خبرنگار باشگاه آلومینیوم، آقای ابوالفضل رضایی دبیرسندیکای صنایع آلومینیوم ایران در گفتگو با خبرنگار باشگاه آلومینیوم گفت: درسال حمایت از تولید، یکی از مشکلات صنعتکاران تامین مواد اولیه و رویارویی با نوسانات لحظهای قیمت مواد اولیه است که بخش اعظم آن به بی برنامگی وزارت صمت در برنامهریزی تولید و توزیع مواد اولیه و پس از آن نوسانات نرخ ارز بر می گردد.
در این سال که دولت تلاش دارد با محدودیت واردات تولیدات مشابه ساخت داخل، موتور محرک صنایع مختلف را به گردش درآورد این بیبرنامگی نقش فزایندهای در کاهش تولید بسیاری از شرکتها داشته است و بسیاری از شرکتها به جای تمرکز بر تولید و صادرات، نگران تامین مواد اولیه و نوسانات هر روزه قیمت هستند.
وی ادامه داد: شرکتهایی که با بالارفتن قیمت مواد اولیه به سختی هزینه سرمایه در گردش را تامین می کنند؛ علاوه بر نگرانیهای مالی استرس کاهش یا افزایش بیضابطه قیمتها را دارند. به طوری که در عرض یک هفته شاهد کاهش 1000 تومانی قیمت مواد اولیه و طی 3 روز شاهد افزایش 1200 تومانی قیمت و نایاب شدن مواد اولیه بودهایم.
رضایی در ادامه گفت: حاشیه سود یک واحد تولیدی مگر چقدر است که بتواند این میزان نوسانات و ریسک قیمت مواد اولیه را پوشش دهد. یا چند شرکت میتواند برای انعقاد قرارداد بلند مدت، برنامهریزی خود را با این میزان ریسک تطبیق دهد؟
بر اساس مصوبات ستاد تنظیم بازار قرار بود از ابتدای امسال هر هفته 6000 تن شمش توسط شرکتهای ایرالکو و المهدی و جاجرم از طریق بورس به بازار عرضه شود که در سکوت نهادهای نظارتی و بی تفاوتی وزارت صمت به مصوبات، تاکنون این مهم که می توانست در تولید، توزیع و تعدیل قیمت موثر واقع شود محقق نگردیده است.
دبیرسندیکای صنایع آلومینیوم ایران در ادامه اظهار کرد: شرکت المهدی که همچنان به واسطه تصمیمات غلط در واگذاری و خصوصیسازی درگیر مسائل واگذاری و بازسازی دیگهای از دست رفته است که از مدیریت قبلی برای خریدار جدید به ارث گذاشته شد و همچنان غایب بزرگ بورس است و شرکت ایرالکو هم که از ابتدای امسال قرار بود هفتهای 3000 تن عرضه کند با کاهش قیمت جهانی آلومینیوم و قیمت ارز عرضه را به 1500 تن کاهش داد تا شاید با این محدودیت عرضه از جو تعدیل قیمت بکاهد. شمش که با محدودیت عرضه همراه است و بیلت هم که بصورت موردی عرضه میشود. گویا دربخش تولید بیلت شرکت ایرالکو بعنوان لیدر صنعت آلومینیوم گوی رقابت را در تولید و توزیع به سایر رقبا واگذار کرده و اینگونه به نظر میرسد که تمایل چندانی برای تولید بیلت و راهاندازی خطوط جدید که طی 3 دوره مدیریت قبلی با آب و تاب دائماً روی نصب این خط تولید و بشارتهای قریب الوقوع بودن راهاندازی داده شد را ندارند و هر بار کار راه اندازی با نبود یک قطعه میلنگد!!
رضایی در ادامه گفت: در شرایطی که شرکت برای تامین بسیاری از طرحها و مواد اولیه درگیر تامین منابع مالی است اگر اجرای این پروژه توجیه پذیر نبوده چرا اینهمه سرمایهگذاری صورت گرفته و اگر توجیه پذیر چرا اینهمه وقفه برای تولید!! در شرایط که این شرکتها باید با عرضه درست و مطابق با نوسانات نرخهای جهانی و ارزی موتور محرک صنایع پایین دستی در تولید و صادرات با ارزش افزوده بالا باشند خود با این نحوه عرضه و قیمت سازی به ترمز صنایع در تولید و صادرات مبدل شدهاند.
سوال بزرگ این روزها: چرا ایرالکو خط بیلت ریزی مدرن خود را راهاندازی نمیکند؟
دبیر سندیکای صنایع آلومینیوم ایران در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به بعضی مشکلات شرکتها در تامین بیلت مورد نیاز خود گفت: سرمایهگذاری بر روی صنعت تولید بیلت با روش و تکنولوژی قدیمی قطعا باعت هدر رفتن سرمایه و منابع مالی شرکتها شده در حالیکه خط مدرن بیلتریزی ایرالکو با ظرفیت 60 هزار تن در سال در حال خاک خوردن است!!!
وی ادامه داد: در طی چند هفته گذشته بازدیدهایی را از تعدادی از شرکتهای تولیدی پروفیل در سطح کشور داشتیم که به وضوح شاهد سرمایهگذاریهای این بخشها برای تولید بیلت بودیم. اگر چه این موضوع نوید بخش کاهش انحصار تولید بیلت و از همه مهمتر افزایش سطح کیفی بیلت تولیدی و بالطبع آن بهبود کیفیت پروفیلهای داخلی شده طوری که اکنون با افتخار میتوان پروفیلهای تولیدی کشور را در سطح تولیدات وارداتی و حتی به مراتب بهتر از نوع وارداتی دانست. اما باید این موضوع را مدنظر داشت که نبود برنامهریزی برای تولید بیلت توسط واحدهای اسملتر بعنوان مواد اولیه صنایع اکستروژن و بخش اعظمی از واحدهای تولیدی آلومینیوم و کاهش سطح کیفی بیلتهای توزیعی سبب سوق این شرکتها به سمت سرمایهگذاری برای ایجاد واحد ذوب و ریخت بیلت شد. سرمایههایی که باید جذب بدنه صنعت و سرمایه در گردش شرکتهای آلومینیوم شود به واسطه این عدم تعادل و بینظمیها در تولید و عرضه سبب سوق صاحبان صنایع و این شرکتها به سرمایهگذاری برای ریختهگری و تولید بیلت گردید. هر چند این موضوع نکات مثبت زیادی در پی داشته اما اگر این موضوع مدیریت نشود علاوه بر هدر رفت سرمایهها در آتیه هم برای شرکتهای بزرگ تولید کننده بیلت و هم برای شرکتهای کوچک سرمایهگذار ایجاد اشکال خواهد نمود. با توجه به حجم مصرف فعلی بیلت در کشور چنانچه روند سرمایهگذاری برای ایجاد واحد ریخت بیلت به همین منوال پیش رود با حجم زیادی از واحدهای تولیدی بیلت مواجه خواهیم بود که برای جذب مشتری و فروش کالای خود به ناچار به رقابت منفی با هم پرداخته و بالطبع بر سطح کمی و کیفی تولید داخل تاثیر خواهند گذاشت کما اینکه در شرایط فعلی هم این رقابتها به وضوح دیده شده و بدون شک با افزایش بیشتر تعداد واحدهای ریخت بیلت این تنشها بیشتر شده و به ناچار منجر به حذف برخی واحدها و سرمایهها خواهد شد، همچنین با ادامه روند ایجاد واحدهای کوچک ریختهگری به واسطه محدودیت سرمایهگذاری؛ این واحدها در آتیه بندرت میتوانند خود را با تکنولوژیهای روز منطبق سازند.
چنانچه وزارت صمت و نهادهای تصمیمگیر قبل از اتخاذ تصمیمات، همکاری خود را با تشکلها و انجمنها بیشتر نمایند و به مشاورههای این تشکلها اهمیت دهند؛ امکان برنامهریزی و هدایت سرمایههای کوچک و بزرگ به سمت و سوی ایجاد واحدهای با ارزش افزوده بالاتر، صادرات و تکمیل زنجیره تامین، تولید و توزیع ایجاد خواهد شد.
برچسب ها
ثبت نظر